loading...
پاتوق (همه جوره)
یلدا بازدید : 550 پنجشنبه 25 اردیبهشت 1393 نظرات (11)

 

روز عروسیمون خیلی قشنگ بود

آرایش و موهامم جالب شده بودن

موقع رقص مدام چش تو چش می شدیم و لبخند میزدیم

لحظات قشنگی بود برامون

ثریا هم اومده بود

 

ولی خیلی سنگین یه جا نشسته بود  و آخر سر هم یه تبریک گفت و رفت

عروسی به خوبی و خوشی تموم شد

اولین شب با هم بودنمون رو هم سپری کردیم

حالا دیگه شده بودیم یه زن و شوهر واقعی .....

خیلی خیلی بیشتر همو دوست داشتیم

به خواسته های هم بیشتر اهمیت می دادیم

هر دومون بزرگتر و عاقل تر شده بودیم

دیگه می دونستیم که نبایدسریع  و راحت آدما رو وارد زندگیمون بکنیم

میدونستیم اعتماد کردن به آدما کار خیلی راحتی نیست

می دونستیم یه زنو شوهر واقعی باید همیشه و تو همه ی مشکلات کنار هم باش

سعی میکردیم راجع به هیچ چیز زود قضاوت نکنیم و سریع از خطاهای هم چشم پوشی کنیم

یاد گرفتیم زن و شوهر واقعی باید به همون اندازه که به خواسته های خودشون اهمیت میدن برای

خواسته های دیگری هم ارزش قائل باشن

 چند ماه بعد عروسی زمان امتحانای ترم مون بود

همین جوریش که به سختی کارای خونه رو انجام میدادم

امتحانا هم شده بود قوز بالا قوز

به خاطر عروسی خیلی از درس عقب افتاده بودیم و موقع امتحانا با بدبختی داشتیم جبرانش میکردیم

از اونجایی که من دخمل ناز نازی ای بودم نمی رسیدم هم آشپزی کنم هم کار خونه تازه درسم بخونم

بنده خدا شوهرم که دید خیلی سختمه نصف بیشتر کارا رو خودش انجام میداد

هم تو کارای خونه کمکم میکرد

هم سر کار میرفت

هم درس میخوند

اون توانایی بیدار موندن و درس خوندنو داشت ولی واسه من خیلی سخت بود

بعد یه هفته وقتی پدر و مادرامون خبردار شدن امتحانای ما شروع شده روزا رو تقسیم بندی کردن

نصف هفته مامان من غذا میپخت و می آورد

نصف هفته مادر شوهرم

ظرفارم بعد چند روز تقسیم بندی میکردیم و دوتایی میشستیم

(اینم از شوهرداری من )

وقتایی که امتحانم خیلی سخت بود و  استرس داشتم شوهرم کتابشو میذاشت کنار دستاشو باز میکرد منم سریع میرفتم تو بغلش

می گفت بیا تو بغلم همه ی انرژی های منفی و استرستو منتقل کن به من و خودت راحت شو.......

بالاخره زمان امتحانامون تموم شد

بعد از یک ماه حبس شدن تو خونه دوباره دوره افتاده بودیم.....

خونه  پدر و مادر ...فامیلا....کوه و باغ.....و.....

خلاصه انگار از زندون آزاد شده بودیم

روزای خیلی قشنگی بودن......

یه روز که رفته بودیم خونه ی ما مامانم اومد و گفت که برادرم قصد ازدواج داره

اولش خیلی خوشحال شدم ولی بعد یکم دلشوره داشتم

آخه پیدا کردن دختر خوب اونم تو این دوره و زمونه کار آسونی نبود

از چند روز بعدش با مامانم و خواهرام دوره افتادیم واسه پیدا کردن یه عروس مناسب واسه داداشی

.

.

.

داستان زندگی خودم داره تموم میشه ولی دلم نمی خواد دوستای خوبمو از دست بدم

میگم پایه هستین داستان ازدواج و زندگی یکی از دوستامو بنویسم (حدودآ 15 ساله دوستیمو از همه ی زندگیش خبر دارم .......البته ازش اجازه میگیرم.......)

 

 

دوستای خوبم برای اطلاع از آپ شدن میتونید تو خبرنامه عضو بشین تا هم سریع تر از مطلب جدید خبردار بشین هم از همه ی پستا دیدن کنید

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط آیلار در تاریخ 1393/03/24 و 17:00 دقیقه ارسال شده است

آخییییی ایشالا خوشبخت شینشکلکشکلک
پاسخ : فداااااااااات

این نظر توسط مهنوش در تاریخ 1393/03/13 و 10:38 دقیقه ارسال شده است

وااای عزیزم ... چه قدر خوب ... انشاالله که سال های زیادی در کنار هم باشین ... هرموقع بچه دار شدی به من هم بگیاااااشکلک
پاسخ : ممنونم عزیزم
قربونت برم
باشه حتمآشکلک

این نظر توسط Bahar در تاریخ 1393/02/31 و 23:28 دقیقه ارسال شده است

khoshhalam ke akharesh khoob tamom shod
ishalla pe paye ham pir shid
rabetatoon hamishe bargharar va paydar bemoone
شکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلکشکلک
پاسخ : فدات شم دوست خوبم
ممنون از محبتت

این نظر توسط عسل در تاریخ 1393/02/29 و 20:13 دقیقه ارسال شده است

عرررررررررررررروووووووووووسی گرفتی منو دعوت نکردیشکلکشکلک
پاسخ : ببخشید حالا گریه نکن باشه؟

این نظر توسط asal در تاریخ 1393/02/27 و 11:47 دقیقه ارسال شده است

یلدا خیلی قشنگ بود داستانت . ولی از آخرش که گفتی نظرت عوض شده و به نظرت اگه خانواده ، یه دخترو برای پسرشون انتخاب کنن بهتره دلم گرفت شکلک یعنی منو نامزدم که خودمون جلو رفتیم خوب نیست شکلک
پاسخ : نه عزیزم منظورم این نیست که لزوما خانواده باید دختر و ÷سرو برای هم انتخاب کنن
میگم بر خلاف تصورات قبلی من این شیوه ی ازدواج هم بد نیست
چرا خوب نیست عزیزم
من فقط زندگی خودمو گفتم انشاالله هیچ وقت مشکلاتی که من داشتم واسه تو یا کس دیگه ای پیش نیاد
مهم اینه که کنار هم احساس خوشبختی داشته باشین
منظور اصلیم اینه که قشنگتره پدر و مادرا هم در جریان باشن

این نظر توسط Ali در تاریخ 1393/02/27 و 11:39 دقیقه ارسال شده است

واای من چند روز نبودم ببخشیدشکلک
الان وقت ندارم بخونم کامل ولی خیلی خوشحالم که الان آخرش خوب شدشکلک
ایشالا خوشبخت شینشکلک
منم به عشقم برسم بگین آمینشکلک
پاسخ : خواهش میکنم دوست خوبم
خوشحالم ک اومدی
بازم بیا
آمییییییییییییییییییییییییییییییییین
پاسخ : خواهش میکنم دوست خوبم
خوشحالم ک اومدی
بازم بیا
آمییییییییییییییییییییییییییییییییین

این نظر توسط nadia در تاریخ 1393/02/26 و 21:32 دقیقه ارسال شده است

می گم زندگی داداشتو بنویس که چی شزندگی تو هم عالی بود
پاسخ : نوشتم عزیزم میتونی بخونی الان

این نظر توسط من در تاریخ 1393/02/26 و 18:06 دقیقه ارسال شده است

سلام یعنی اومدم یه چیز کلفت بارت کنم و برم...
سکتم دادی دختر...

هزارتا فکر وخیال کردم...

اون روز همچین گفتی اره اتفاقی افتاده که فک کردم خدایی نکرده ولت کرده و رفته...
کشتی منووو...


ولی الان خیلی خوشحالم...
به پای هم پیر بشین ایشالا...


منتظر داستانای بعدیت هستم
پاسخ : کدومو میگی؟
در هر صورت شرمنده

دوست دارم فعلآ

این نظر توسط گلی بانو در تاریخ 1393/02/26 و 14:18 دقیقه ارسال شده است

خوب خداروشکر همه چیز به خیر و خوشی تموم شد. آخـــــــــــی شکلک
نفسم در نمیومد.
راستی وبلاگ قبلیت که بهتر بود. این خیلی شلوخه شکلک
پاسخ : قربون محبتت آجی
آخه بلاگفای لعنتی اجازه هیچ کاری رو نمیده

این نظر توسط عسل در تاریخ 1393/02/26 و 0:20 دقیقه ارسال شده است

میگم یلدا هنوزم مثل روزای اول شوهرتو دوسداری؟؟
آخه منم با نامزدم دوست بودم الان تو مرحله ی نامزدی هستیم .میترسم بعد از ازدواج واسه هم بی مزه و تکراری بشیم شکلک
پاسخ : آره الان حتی بیشتر از قبل دوسش دارم
خیالت راحت باشه تکراری نمیشه به شرط اینکه آروم اروم پیش برین
یه سری رفتارا خاص بعد از عروسیه


کد امنیتی رفرش
1 2 صفحه بعد
درباره ما
Profile Pic
سلام داستان زندگیم و مطالب جالبی قراره تو این سایت گذاشته بشه امیدوارم خوشتون بیاد

براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود در ضمن از تمامی موضوعات دیدن کنید


برای هم خاطره بنویسیم شاید سال ها بعد در گذر جاده ها از کنار هم بگذریم و بگوییم : این غریبه چقدر شبیه خاطراتم بود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 101
  • کل نظرات : 245
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 14
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 17
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 10
  • بازدید هفته : 101
  • بازدید ماه : 464
  • بازدید سال : 5,899
  • بازدید کلی : 59,224
  • کدهای اختصاصی